آغاز اولین روزهای زندگی دخترکم...
شب 26 ام اردیبهشت - دنیز بعد از اولین حما م 38 روزه گی دخملی - عروسی فرناز جون دنیز 6 روزه - توی دستگاه فتوتراپی-خونه ی مامان جون سومین روز تولد دنیز 4 روزه گی دنی کوچولوم اولین زمستون عسلم _ 7ماهگی 8 ماهگی 7 ماهگی ...
نویسنده :
مامان رویا
11:48
مراسم 10 امین روز تولد و هدیه نوزادهای دنیز کوچولو
مامان جون این جشن و توی 10 امین روز تولدت توی خونه ی خودشون گرفت، همه فامیل هم دعوت بودن.واست این کیک رو سفارش داده بودن.اولین شمع عمرت رو که عدد 0 بود با کمک مامانی فوت کردیم.همه واست کادو آورده بودن، تو هم در عوض کادو هایی که می گرفتی ، هدیه نوزادهایی رو که مامانی واسه دختر نازش بافته بود رو به همه می دادی.خلاصه اونقدر خوش گذشت که نمیدونی گلم. ...
نویسنده :
مامان رویا
18:44
برای عشقم ، همسفر زندگیم ، دلیل زنده بودنم ، همسرم
همسفر زندگییم ، وجود نازنین تو بهانه ی زیستن است ........ تو زیبا ترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی ........ عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم بیش از آن چه که فکرش را بکنی ........ همسر خوبم، به ذهنم سپرده ام که غیر از تو به کسی فکر نکند ........ و به چشمانم سپرده ام که جز تو کس دیگری را نبیند ........ و به قلبم گفته ام جز با صدای تو آرام نگیرد ........ وجودت برایم کافی و بهترین هدیه از سوی خداست.. &nb...
نویسنده :
مامان رویا
18:43