........نمونه ای از شیطنت ها و خرابکاریهای وروجک
........نمونه ای از شیطنت ها و خرابکاریهای وروجک
یه جا بند نمیای مثل ....... فقط از این مبل به اون مبل می پری!!......
این هم از حال و روز اتو پرسمون..........
یه روز که مشغول کارها بودم دیدم یه چیزی تو اتاق مثل بمب
منفجرشد.بدو بدو که اومدم دیدم داریگریه میکنی و اتوپرس هم تکه
تکه شده.خدا رحم کرده بود روت نیفتاده بود......
اون موقع ها تازه داشتی چهاردست و پا راه میرفتی,رفته بودی تو
اتاقودستگیره ی اتو رو گرفته بودیکه بلند بشی , به جای اینکه تو
بلندبشی اتو ولو شده بود........
البته این ماجرا به اینجا ختم نمی شه !!!!............
بابا زحمت اش رو کشید وبعد کلی این نمایندگی اون نمایندگی رفتنو1
ماه منتظر شدن بالاخره تونست دستگیره اش رو عوض کنه و کلی هم
هزینه اش شدچون کل اون قسمت باید عوض می شد.
ای دل غافل !!!!..............
یه روز دوباره وقتی بابایی داشت تو اتاق نماز می خوند که تو از فرصت استفاده کرده بودی خودتو رسوندهبودی به اتاق (از اون حادثه به بعد در
اتاق رو می بستیم. ).توی یه چشم به هم زدن دوباره اتو رو کشیده
بودی این بار اگه بابایی نجاتت نمی داد معلوم نبود چی می شد.این
بود که اتو برای دومین بار با فاصله ی1 ماه دوباره منفجر شد........
این بود که بابایی گفت عمرا دیگه اتورو بدم تعمیر کنن....
بعد کلی خواهش وتمنا خودش با نوا چسب مثل پازل همه ی تکه ها
رو به هم چسبوند و باند پیچیشکرد وتحویل مامانی داد........
خرابکاری ها ادامه داره.............
یه روز مامان جون وباباجون اومده بودن خونه ی ما .هر کسی به
کاریمشغول بود (چون ما تازه اسبابکشی کرده بودیم خیلی
کارداشتیم.) تو هم داشتی بازی می کردی .نگو از فرصت استفاده
کردی و رفتیپی شلوغ کاری ها.فقط اون موقع متوجه شدم که تو
کاغذ دیواری رو مثل لواشک از جاش کندی (کاغذدیواری که هنوز 1 ماه
از عمرش نگذشته بود...........
