......اولین زیارت
یه چند روزی با مامان جون و آنابالاسی رفته بودیم تهران ,دیدن فامیل ها....... از اونجا تصمیم گرفتیم یه روزه بریم قم و برگردیم. اینم از اولین زیارت دنیز کوچولوم...... می دونین وقتی به دنیز گفتم توی حرم من و بابا رو دعا کن چی کار کرد؟ اولش گفت نی یه ه ه ه ه ه ه ؟(چرا؟) گفتم چون دعای کوچولو ها زودتر برآورده میشه. گفت : بابام بیشت آشیییییین.... لولانیندا گولی جوررنسیییین..... الهی مامان قربونه دعا کردنت..... ...
نویسنده :
مامان رویا
13:47